فال ...

ساخت وبلاگ
 

شراب بی‌غش و ساقی خوش ، دو دام ره اند
که زیرکان جهان از کمندشان نرهند

من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بی‌گنه اند

جفا نه پیشه ی درویشی است و راهروی
بیار باده که این سالکان نه مرد ره اند

مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کله اند

به هوش باش که هنگام باد استغنا
هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند

مکن که کوکبه ی دلبری شکسته شود
چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند

غلام همت دردی کشان یک رنگم
نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیه اند

قدم منه به خرابات جز به شرط ادب
که سالکان درش محرمان پادشه اند

جناب عشق بلند است همتی حافظ
که عاشقان ره بی‌همتان به خود ندهند .....

+ نوشته شده در  جمعه یکم دی ۱۳۹۶ساعت 0:1  توسط سمیرا فراهی  | 
مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 142 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48